به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، شاید همه ما در طول دوران زندگی اختلالات روانشناختیای را به صورت خواسته یا ناخواسته تجربه کرده باشیم. اختلالاتی که مدتی همراهمان بوده و با استفاده از راهکارهای مقابلهای خودمان، فکر میکردیم برطرف شده و با انجام راهکارهایی دوباره به روند عادی و قبلی زندگیمان بازمیگشتیم.
این روزها در اثر فشارها و تنشهای روزانه در زمینههای گوناگون دچار استرس و اضطرابهای طاقتفرسایی میشویم. مشکلاتی که اگر درمان نشوند شاید تا آخر عمر همراهمان میماند. در این بین خیلیها به اشتباه بر این باورند که ازدواج میتواند منجر به تغییر رفتارهای منفی و این اختلالات شود و با این امید وارد زندگی مشترک میشوند.
اما سؤال اینجاست، آیا ازدواج راهکار مناسبی برای درمان مشکلات و اختلالات رفتاری است؟ بزرگسالانی که دارای مشکلات رفتاری و اخلاقی هستند معضلاتی را برای خود و دیگران بهوجود میآورند و ازدواج در این خصوص معجزه نمیکند، بلکه چالشهای بیشتری را هم ایجاد میکند. ازدواج، حق طبیعی هرکسی است، ولی هیچگاه نباید با این دیدگاه به آن نگریست که «زنش بدهید خوب میشود» یا اینکه «شوهر کند درست میشود» در صورتی که ازدواج و این سنت حسنه مستلزم شناخت فردی هر یک از زوجین پیش از ازدواج و رفع آن مشکل یا اختلال رفتاری است. البته بماند که در این بین هم، هستند کسانی که این اختلالات را رفتاری عادی تلقی میکنند. فارغ از اینکه همین رفتار یا به اصطلاح روانشناسان طرحوارهها میتواند مشکلات متعددی بین روابط زوجین ایجاد کند.
تحول در رفتار پیش از ازدواج
پیوند زناشویی و ازدواج، انتخاب یک نفر برای شروع یک زندگی است که اگر اشتباهاتی در آن صورت بگیرد تا آخر عمر فرد با مشکلاتی روبهرو میشود. پرسشی که مطرح میشود این است که آیا ازدواج، تاثیری در ایجاد تغییر برای مشکلات روانشناختی دارد یا نه؟ دکتر تقی ابوطالبی احمدی، روانشناس و مشاوره خانواده در پاسخ به این سؤال میگوید: «برخی اوقات یکی از زوجین دارای اختلالات رفتاری، عملکردی، ناسازگاری، گرایشاتی همچون اعتیاد و دارای عادتهایی در دوران تجرد است و اینها را در قالب رفتارهای نابهنجار از خود نشان میدهد.
والدین هم فکر میکنند که این مشکلات رفتاری در سایهسار ازدواج درمان میشود اما این دیدگاه اشتباه وخیالی باطل است.»برای داشتن یک زندگی مشترک موفق، باید قبل از ازدواج به دقت به مشکلات روانی و رفتاری خود و فرد مقابل توجه کرد و ازتصمیمات عجولانه که براساس امید به تغییر است،پرهیز کرد؛ چرا که این رفتارها طی یک شب شکل نگرفته که بخواهد به سرعت تغییر کند.موضوعی که ابوطالبی احمدی هم به آن معتقد است و میافزاید: «یک فرد برای مسئولیتپذیری در زندگی زناشویی و برای دو «من» یک «ما» شدن، در ابتدا باید تغییر و تحولاتی در رفتارش ایجاد و پس از آن اقدام به ازدواج کند.»
تغییر رفتار اجباری، خیالی باطل!
ازدواج مستلزم تغییر و پذیرش مسئولیت است. این در حالی است که هر تغییری هر چند مثبت به همراه خود فشار و استرس به همراه میآورد، بنابراین بهتر است پیش از اقدام به ازدواج، فرد در جهت درمان مشکل خویش اقدام کند. این مشاوره خانواده نیز با اشاره به این موضوع که ازدواج موجب حذف رفتارهای ناخوشایند نمیشود، توضیح میدهد: «شاید ازدواج زمینهای برای این رفتارها و مشکلات رفتاری ایجاد کند و شرط لازم باشد اما کافی برای آن نیست؛ چرا که ممکن است هر یک از زوجین با کوچکترین چالشی در زندگی، با شتاب بیشتر به رفتار ناخوشایند خود برگردند.»
شاید تغییراتی که با ازدواج ایجاد میشود، بیشتر تغییرات روبنایی است. ابوطالبی احمدی بر این باور است اگر هر یک از دختران و پسران بپذیرند که با ازدواج خواهان فاصله گرفتن از آن رفتار ناخوشایند میشوند، خوب است اما اگر به اجبار باعث ایجاد تغییر رفتار در آنها شویم، این خیالی باطل است.
اهمیت بررسی مشکلات رفتاری پیش از ازدواج
بررسی مشکلات رفتاری پیش ازازدواج، امر بسیارمهمی است، چراکه درمان آن زمان زیادی را میطلبد و بهتر است دختران و پسران پیش از ازدواج به شناختی نسبی ازخود برسند.ازطرفی برخی از این اختلالات ریشه در کودکی افراد دارد که بهتر است قبل از آغاز زندگی مشترک از جوانب مختلف بررسی شود.این مشاوره خانواده نیز از روشهای تشخیص این معضلات میگوید: «ما دو ملاک تشخیص برای این مسائل داریم. یکی از آنها مصاحبه تشخیصی برای مراجعان خود ارجاع، یعنی مراجعانی که خودشان برای حضور در مراکز مشاوره و قبل از ازدواج پیشقدم شدهاند.
در این نوع مشاوره از خود زوجین درباره ضرورت، اهمیت، نگاه خود و اطرافیانشان به ازدواج، چگونگی و مدت شناختشان و... سوالاتی را به صورت موردی میپرسیم.»وی ضمن بیان روش دیگر برای رفع این مشکلات پیش از آغاز زندگی مشترک عنوان میکند: «یک روش دیگر برای مرتفعکردن مشکلات روانشناختی هم انجام آزمونهای تخصصی واستاندارد پیش از ازدواج همچون آزمون سلامت روان است.
ازسوی دیگر مشاوره در این جلسات به زوجین کمک میکندتابه درجهای ازباوربرسند وبا این آگاهی به سمت ازدواج قدم بردارند تا انتخابی آگاهانه و زندگیای عاشقانه را تجربه کنند.» شاید اختلالات روانشناختی از والدینی که خود دچار این اختلالات هستند و با رفتار خود این اختلالات را در فرزندان ایجاد کردهاند، نسل به نسل در خانوادهها منتقل شود. بهتر است تا زمانی که دیر نشده برای ازدواج که یک تعهد بزرگ است، اقداماتی را انجام دهیم.
نظر شما